امروز خدمتتان هستیم با ادامهی مباحث مطرح شده در دورهی آموزشی بهبود کیفی روابط همسران که جلسه سوم آن در تاریخ شنبه اول خرداد ماه در محل بنیاد آیت اللهخامنهای تشکیل شد. بیشتر
زمان این جلسه به پاسخ به سوالات مطرح شده از جلسات قبل اختصاص یافت. سعی کردیم
نکات بیان شده در پاسخها را نیز به عنوان نکتهای راه گشا بیان کنیم:
یکی از
کارکردهای ذهن انسان، احساسات هستند و حسادت یک احساس کاملا طبیعی است.
پس موقعی که
نسبت به رفتار یک نفر، احساس حسادت کردیم، جای سرزنش نیست. قبل از توضیح این
مورد، بیان این مقدمه خالی از لطف نیست. بد نیست بدانیم ذهن هر انسان دارای 5
کارکرد است:
1) فکر (که درقالب جمله بیان میشود، مثلا در ذهن این جمله بیان میشود که امروز چه روز شلوغی است، یا چرا همسرم با من آن برخورد بد را داشت؟ یا چقدر خوب شد که همسرم از برخورد من این برداشت را کرد و ...)2. احساس (مانند احساس آرامش، احساس بی حوصلگی، احساس حسادت، احساس سرزندگی و ...)3. خاطره (همهی ما این کارکرد را خوب میشناسیم و دیگر نیازی به تفصیل ندارد)4. میل (امیال هم مانند احساسات بسیار متنوع هستند. مانند میل به پرخوری، کم اشتهایی، میل به خوب دیده شدن، میل به زیبایی، میل جنسی و ...)5. حالتهای بدنی (مانند ضربان شدید قلب هنگام رخ دادن یک اتفاق، یا عرق کردن کف دست هنگام اضطراب و ...)تمام این کارکردهای ذهن به عبارتی دست خود انسان نیستند و ذهن، آنها را ایجاد میکند. نقش ما در این میان، پروبال دادن به آنها و یا در مقابل بیتوجهی به آنها و در یک بیان خوب، مدیریت آنهاست. پس حسادت نیز زاییدهی ذهن است. احساس حسادت بد نیست ولی حسود بودن بد است. یعنی این که حسادت آنقدر بها داده شود و توسط انسان پرورانده شود که به یک عادت درآید و انسان را به یک انسان حسادت ورز تبدیل کند، این بد است.پس از این به بعد خودتان را بابت احساس حسادت به یک نفر یا رفتار، سرزنش نکنید. در مقابل تلاش کنید، به آن اهمیت ندهید، نه این که چشم پوشی کنید، بلکه آن را مدیریت کنید تا به آرامش شما ضربهای وارد نکند.· در برخی مواقع افرادی دیده میشوند که برای به نتیجه رساندن یک موضوع مورد اختلاف خود و همسر، اقدام به تهدید کردن میکنند. چقدر خوب است که بدانیم، تهدید کردن همسر، در زندگی زناشویی، پایههای زندگی را سست کرده و چه بسا یک زندگی شیرین و زیبا را به یک پرتگاه از هم گسستن سوق میدهد.· همهی انسانها دوست دارند همسری ایدهآل با تمام خصوصیات شایستهی انسانی و اجتماعی داشته باشند. در این میان افرادی هستند که در نقش یک همسر، بعضی از این خصوصیات را کمتر داشته یا در مقابل عادت کردن به یک رفتار خوب مقاومت میکنند. مثلا همسر نسبت به نظم خانه، وسایل و ابزارهای کار، لباسها و ... بیتفاوت است و به عبارتی بینظم است. در این موارد به جای اینکه مدام این بینظمی را به روشی به رخ او کشیده و از راه مستقیم و به روشهای مختلف از جمله غر زدن! مدام شکایت کردن! مقایسه کردن با دیگری! سعی داشته باشیم او را وادار به رعایت نظم کنیم، بهتر است این مورد را توجه کنیم که:چه در برخورد با همسر و چه در برخورد با فرزند، برای تاثیرگذاری بیشتر، توجه به استثناها کارگشاتر است. مثلا در این مورد، وقتی همسر یک وسیله یا لباس را در جای خود قرار داد (حتی اگر میدانیم که این وسیله هم، اتفاقی سر جایش قرار گرفته و همسر به قصد نظم داشتن آن را در جای خود قرار نداده)، شروع به تمجید کنیم و او را بابت این رفتار خوب تحسین کنیم و این یعنی یک قدم به جلو...· وظیفهی یک همسر خوب و مادر نمونه، آن هم در جامعهای که گرگصفتان فراوانی خارج از محیط خانه، دلبستهی همسر و فرزندان دیگران و در یک کلام تشنهی دریدن کانون گرم خانوادهها هستند، دلگرم کردن افراد خانواده به خانه است. چه قدر زندگی با همسر و فرزندان زیباست، اگر خانه آغوشی گرم برای رفع دلتنگیها و خستگیها و گوش شنوای درد دلها باشد، اگر اجاق مهر و محبت و عشق ورزی در خانهای گرم باشد، اگر هر یک از افراد خارج از خانه، دلشان گرم به این باشد که چشم و قلب منتظری برای برگشت او به خانه ثانیه شماری میکند، و چه نعمتی بالاتر از آرامش؟...· بعضی از افراد تصور میکنند با سخن چینی و مظلوم نمایی و مطلع کردن همسر از اینکه بقیه و نه الزاما خانوادهی همسر، در مورد او چه افکار و تصوراتی داشتهاند یا با او چه رفتاری کردهاند، همسر را به اصطلاح به جبههی خود در آوردهاند. اما چقدر خوب است که بدانیم؛ بدگویی از دیگران، آن هم خانوادهی عزیزترین فرد زندگی، جز اینکه به روابط همسران آسیب بیشتر را میرساند، شاید در ظاهر یک مرهم موقت بر احساسات ناصحیح باشد، ولی در پایه این تصور را در همسر ایجاد میکند که " همسر من به گونهای رفتار کرده است که دیگران توانستهاند ارزش او را پایین آورده و نسبت به او بداندیشی و بدگویی کنند. " حتی در مقابل، اگر همسر، خبر از بدگویی و بداندیشی در مورد ما را داد، چقدر زیباست که بعد از تمام شدن کلامش به او بگوییم : " عزیزم حتما سوء برداشت شده " و تمام. و این یعنی آرامش روح و روان...در پناه خدادردر