خلاصهای از مباحث مطرح شده را در ادامه میآوریم:
یکی از سبکهای قرآن، سبک همنشینی است؛ "إن الله وملائکته یصلون على النبی یا أیها الذین آمنوا صلوا علیه وسلموا تسلیما" پس هرکس صلوات میفرستد با خدا و ملائکه هم نشین میشود.
در سالروز وفات حضرت خدیجه(س) این نکته را میتوان یادآور شد که ایشان به عنوان همسر بهترین خلق عالم (حضرت محمد) و مادر بهترین زن عالم (حضرت زهرا)، حتما دارای سبک زندگی خدایی و قرآنی بودهاند و اینها تصادفی اتفاق نیوفتاده است. ایشان زنی بودند؛ که به حضرت محمد(ص) فرمودند: "تمام هستی و زندگی من از آنِ شما باشد." و اینگونه میشود که برای این بانوی بزرگ از آسمان کفن میآید.
تک تک شهدا و انسانهای بزرگ، سبک و روش داشتند و لحظه به لحظهی زندگیشان با روش پیش میرفت. پروفسور حسابی در حین مرگ و با وجود اتصال دستگاههای پزشکی به بدنشان، مشغول به مطالعه بودند. فرزند امام خمینی میگوید ما از روی رفتار پدرمان ساعت را میفهمیدیم. امام گوشت ذبح شده در خیابان فرانسه را نخوردند و حرام دانستند. چون در قوانین فرانسه ذبح حیوان در خیابان ممنوع بود. شهید بهشتی مانع از رواج شعاری بر ضد محمدرضا شاه شدند؛ چون در آن شعار بخصوص، اغراق بیش از حد و غیر واقعی به کار رفته بود. ایشان زن بنی صدر را که پس از فرار بنی صدر از ایران، زندانی شده بود؛ آزاد کردند زیرا همسرش را مسئول خیانتهای او نمیدانستند. اینها نمونههایی از سبک زندگی درست در زندگی هستند.
سبک اولیا و شهدا همان قرآن است. سبک زندگی این افراد از اول تا آخر عمرشان یکی بود. سبک قرآن نیز همیشه یکی است و تغییر نمیکند. لاتبدیل لخلق الله...
حضرت فاطمه(س) به حضرت علی(ع) بیان داشتند؛ که در این 9 سال زندگی مشترکمان، دروغ نگفتم؛ خیانت نکردم و به حرفهایتان عمل کردم. این یعنی هر سه فاکتور اساسی برای یک زندگی موفق را سبک زندگی قرآنی فراهم کردهاست. بدون برنامه، موفقیت در زندگی محال است. بهترین برنامه زندگی از قرآن است؛ که مطابق با فطرت و نیازهای درونی است. بهترین مشاور کسی است که به درون ما راه پیدا کرده است. قرآن چیزی جز سرشت ما نیست. قرآن خودِ ماست.
اگر مثل قرآن عمل کنیم، قرآن ناطق میشویم. این قرآن خودِ ما هستیم و خدا ما را بر طبق این قرآن خلق کرده است. قرآن بر طبق ما نوشته شده است.
سه نوع قرآن داریم: مکتوب، منطوق و منشور. منشور یعنی همان عالم هستی. انسان عالم اکبر است و اگر قرآنی شد، بر عالم دست میاندازد. اگر قرآن را کوه، دریا، دشت و ... کنیم؛ قرآن منشور میشود. یعنی میشود همین عالم هستی که در آن زندگی میکنیم.
آیتالله بهجت یک دختر مالزیایی را در مالزی شیعه میکند. این مثال همان قرآن منشور است یعنی انسان میتواند به درجهای برسد که در عالم تصرف کند.
امام علی: من به راههای آسمان از راههای زمین آگاهتر هستم. روزی مردی نزد امام علی آمد و پرسید: جبرئیل کجاست؟ حضرت نگاهی به سرتاسر آسمان انداختند و فرمودند: خودت جبرئیل هستی. اینها نمونههایی از قرآن منشور است که ائمه نمونهی کامل این منشوریت هستند.
در دعا اینگونه میخوانیم: و انفسکم فی النفوس... جان شما در جان ماست. یعنی اینکه گِل ما با گِل امام یکی است و به آن سرشته شده است.
خدایا ما تو را به اسمهایت میخوانیم. اسماءحسنی اهل بیت هستند. اللهم انی اسالک باسمک... یا رازقُ یا خالق، یا صمدُ یا ... انسان موجود تمام نمای خداست.
اولین سبکی که خود قرآن میگوید؛ این است: خودت را بخوان. فقروا ما تیسروا... هرچه میتوانی بخوان.
جنازهی شهید علم الهدی را از قرآن توجیبیاش تشخیص دادند. از بین 72 نفری که به طرز وحشتناکی به شهادت رسیده بودند فقط ایشان و با نشانهی قرآن شناسایی شدند. ایشان به محض اینکه بیکار میشدند؛ قرآن را قرائت میکردند.
پس، اولین مرحله خواندن است. اینکه خودمان را بخوانیم. برای خودمان وقت بگذاریم. برای تعلیم خود وقت صرف کنیم.
مرحله بعدی تفکر در خود (قرآن) و فهمیدن خود است.
مرحله سوم تفسیر (پرده برداری) از خود است.
مرحله آخر تعویل ( پیدا کردن باطن) است. امام معصوم میفرماید هر آیه از قرآن 70 بطن دارد.
معاونت رایانه