خداوند عزّ و جلّ، آسمانها و زمین و همه آنچه در آنهاست خلق کرده و در این بین انسان، بهترین مخلوقات و مستعدترین آنها برای تجلّی اسماء خداوند است. او برای رشد و کمال بشر ارتباطی به نام وحی با برترین انسانها (پیامبران) برقرار کرده است، تا عموم انسان بتواندبه سوی او تعالی یابد.
نقطهٔ اوج سلسلهٔ انبیاء، حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(صل الله علیه و آله و سلم) هستند که با نبوّت ایشان، شریعت الهی تکمیل شد. فرمان خداوند این بود که سر انجامِ آن به دست باکفایتِ ائمه علیهم السلام سپرده شود و این دوازده انسان معصوم و متعالی، قافلهٔ آفرینش را به سر منزلِ مقصود رهنمون شوند. آنان از یک سو به افاضات خدای متعال وابستهاند و از نگاهی دیگر، مانند سایر افراد بشر زندگی عادی دارند. آنان نمونه انسان کامل و اُسوههایی برای بندگان خدا به شمار میروند تا چگونگیِ بندگی و زندگی را برای عبور از منزل دنیا به انسانها آموزش دهند. به عبارت دیگر، اسلام -دین کامل الهی- در وجود آن ها پیاده شده است و آنها تجسّم عینی اسلام هستند. آنان همواره الگوی عملی پیروان خود بوده و با رفتار خود راه درست را به اهل ایمان نشان دادهاند.
در میان حضرات معصوم علیهم السلام، امام رضا(ع) نه تنها خورشید درخشان اهل بیت(ع) در سرزمین ایران است؛ بلکه ایمان به او بزرگترین سرمایه شیعیان اثنی عشری به شمار میآید. نگاهی کوتاه به زندگی آن حضرت، چراغ راه همهٔ عاشقان آن امامِ همام است. در کتاب «امام رضا و زندگی » سبک زندگی رضوی را آموخته و با سیری در سیرهٔ هشتمین حجّت خدا، با شیوهٔ زندگی خاندان پیامبر(ص) آشنا میشویم. امیدواریم این اثر ارزشمند، نقشی بسزا در سامان دادن به سبک زندگی اهل ایمان داشته باشد و شمیم زندگی امام رضا علیه السلام را در خانوادههایمان بدمد. این کتاب به همّت تولیت آستان قدس رضوی در بیش از 140 صفحه انتشار یافته و براساس تاکید مقام معظّم و معزّز رهبری و توجّهات ایشان نسبت به تبیین و تشریح هر چه بهتر سبک زندگی نگاشته شده است. کتاب، منظّم به 8 بخش با عناوین زیر بوده و هر بخش خود فصول متعدّدی را شامل می شود.
1-امام ، خانواده و خویشان 5-امام، علم و حکمت
2- امام و مردم 6-امام و معصومان(ع)
3-امام و حاکمان 7-امام و عبادت
4-امام ،خوراک و بهداشت 8- امام ،دعا و ذکر
با هم قسمتی از فصل دوم در بخش اول را می خوانیم:
تکلیف مالی،نیاز مردم نه امام
وضع مالیام خیلی خوب بود. پول بسیاری گرد آورده بودم و با خود گفتم که حتماً امام از این همه پول خوشحال میشوند. نمیدانم، شاید هم به خاطرم گذشت که ما ثروتمندان هستیم که مشکلات مادّی امام را بر طرف میکنیم و ایشان حتماً از پرداخت این همه زکات مال خوشحال میشوند. به منزل امام رفتم و همه پولها را تقدیم ایشان کردم. در کمال ناباوری هیچ آثاری از شادی در چهرهٔ حضرت ندیدم و ایشان خیلی معمولی رفتار کردند.
من خیلی اندوهگین شدم و با خود گفتم، چنین پولی برایش میآورند و او خوشحال نمیشود!! لحضهای بعد، امام برای شستن دستهایش روی تختی نشست. خدمتکار آفتابه و تشت را آورد. امام همانطور که دستش را جلو آورده بود فرمود: «آب بریز» و مشغول شستن دستهایش شد.
من نیز نگاه میکردم. چیز عجیبی دیدم. اول گمان کردم که خیالاتی شدهام، بیشتر دقّت کردم. از جایم بلند شدم و جلوتر رفتم. باور کردنی نبود. آب پس از تماس با دست امام به طلا تبدیل میشد. همینطور طلا بود که از میان انگشتان ایشان در تشت میریخت. امام متوجّه من شد، رو به من کرد و فرمود: «کسی که چنین است، به پولی که تو برایش آوردهای اعتنایی ندارد.» این گونه بود که بینهایت از از اندیشهام شرمسار شدم.
برای امانت گرفتن این کتاب ارزشمند میتوانید به دفتر مجمع جهانی حضرت علی اصغر (ع) مراجعه نمایید.
به نیّتِ نشر اسلامِ عزیز