«ما اگر پیشرفت همه‌جانبه را به معناى تمدن‌سازى نوین اسلامى در نظر بگیریم (هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامى، ایجاد یک تمدن نوین اسلامى است)، این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزارى است؛ یک بخش دیگر، بخش متنى و اصلى و اساسى است. به هر دو بخش باید رسید. بخش ابزارى عبارت است از همین ارزشهائى که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسى و نظامى، اعتبار بین‌المللى، تبلیغ و ابزارهاى تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزارى تمدن است؛ وسیله است اما بخش حقیقى، آن چیزهائى است که متن زندگى ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگى است که عرض کردیم. این، بخش حقیقى و اصلى تمدن است؛ میشود این بخش را به منزلهى بخش نرمافزارى تمدن به حساب آورد؛ و آن بخش اول را، بخشهاى سختافزارى به حساب آورد. اگر ما در این بخشى که متن زندگى است، پیشرفت نکنیم، همهى پیشرفتهائى که در بخش اول کردیم، نمیتواند ما را رستگار کند؛ نمیتواند به ما امنیت و آرامش روانى ببخشد؛ همچنان که مىبینید در دنیاى غرب نتوانسته. در آنجا افسردگى هست، ناامیدى هست، از درون به هم ریختن هست، عدم امنیت انسانها در اجتماع و در خانواده هست، بىهدفى و پوچى هست؛ با اینکه ثروت هست، بمب اتم هست، پیشرفتهاى گوناگون علمى هست، قدرت نظامى هم هست. اصل قضیه این است که ما بتوانیم متن زندگى را، این بخش اصلى تمدن را اصلاح کنیم. براى ساختن این بخش از تمدن نوین اسلامى، بشدت باید از تقلید پرهیز کنیم؛ تقلید از آن کسانى که سعى دارند روشهاى زندگى و سبک و سلوک زندگى را به ملتها تحمیل کنند.»

سبک زندگی بخش اصلی، نرم افزاری و حقیقی تمدن نوین اسلامی است. برای تمدن سازی نوین اسلامی بایستی به این بخش توجه ویژه ای داشت، چرا که بخش ابزاری و پیشرفت های علمی و... به تنهایی نمیتواند جامعه را به رستگاری برساند. و پر داختن به این بخش مهم لازمه ی الگو قرار گرفتن این تمدن است.

همانطور که بیان شد هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است و برای ایجاد تمدن نوین اسلامی باید به بحث سبک زندگی پرداخت.

رهبر انقلاب بارها اشاره کرده اند که بیداری اسلامی کشور های منطقه با الگو گیری از انقلاب اسلامی ایران بوده و از برکات این انقلاب به شمار می رود. در این دوران بیداری اسلامی و پیچ تاریخی که جهان با آن مواجه است، صحبت از تمدن سازی نوین اسلامی بسیار قابل تامل و دارای اسرار بیشماری است.می توان گفت اگر ما در ارائه یک تمدن اسلامی با تمامی ابعاد موفق باشیم (همانگونه که در ارائه انقلاب اسلامی به کشورها موفق بوده ایم)، این تمدن می تواند به عنوان الگویی مناسب برای مدیریت جهانی و اسوه ای قابل پیروی برای کشورهای اسلامی مورد توجه قرار گیرد.

گروه محبین محمد و آل محمد