با سلام و عرض تبریک روز حماسه و ایثار مردم نجف آباد. اگر نبودند شیرزنان آگاهی که فرزندانی به پاکی، ایمان، صداقت، رشادت و مردانگی لاله های پر پر خیبر پرورش دهند، حماسههایی چون بدر و خیبر و والفجر رقم نمیخورد.
امروز تلاش کردیم قسمتی از مباحث و نکات حاشیه ای دورهی فرزندپروری در 7 سال نخست زندگی کودک را برایتان آماده و ارسال کنیم.با ما همراه باشید.
1.همهی با کم و بیش با اشتباهتی از طرف فرزندانمان مواجه هستیم. این اشتباهات قابل چشم پوشی هستند، ولی باید در جای خود هم مورد توجه و اصلاح قرار بگیرند. اگربه خاطر داشته باشید، در مباحث گذشته مطرح کردیم که به هیچ وجه نباید برای اصلاح یک رفتار فرزندمان او را در حیطهی مقایسه با دیگران قرار دهیم. بهتر است از راه حلهای دیگر برای اصلاح یک رفتار و در درجهی اول متوجه کردن فرزند نسبت به نادرست بودن رفتارش استفاده کنیم. برای کودکان زیر 6 سال از سه روش میتوان استفاده کرد: 1.قصه خوانی 2.بازی 3.نقاشی
هر کدام از روشهای بالا را هر مادر با شرایط خود و روحیات فرزندش و بسته به خلاقیتی که دارد میتواند پیاده کند. اما چند نکته ی مهم در مورد روش قصه گویی وجود دارد که بیان میکنیم.
1. قصه گویی شبانه، موقع خواب فرزندان، باید سرشار از آرامش و سکون باشند. به عقیدهی من، خالی از هیجان و اضطراب و موقعیت تفکربرانگیز. یعنی داستانهایی که مادر ، برای اصلاح یک رفتار نادرست برای فرزندش تعریف میکند یا میخواند، بایددر طول روز باشد تا درگیری ذهنی برای فرزندش موقع خواب ایجاد نشود و فرزند فرصت تجزیه و تحلیل رفتار خود بر مبنای داستان را داشته باشد.
2. نقش اول آن قصهها باید بچه ی یک حیوان، پرنده یا هر موجود دیگری غیر از انسان باشد.
3. در پایان قصه خودمان نتیجهگیری نکنیم، اجازه بدهیم ذهن فعال و البته هوشیار فرزندمان خودش نتیجهای که باید را بگیرد.جالب آنجاست که لازم نیست حتی از نتیجهای هم که گرفته است بپرسیم. تنها وظیفهی ما قصه گفتن بوده است، باقی را به خود کودک میسپاریم.
اما اگر فرزند ما بعد از سن 6 سالگی و بخصوص در دورهی کودکی دوم، یعنی تا سن 12 سالگی باشد، در این موارد باید از تمثیل استفاده کرد. مثلا به فرزند میگوییم تصور کن فلان اتفاقی برای فلان فردی افتاده و ..... بگذارید یک مثال کاربردی بزنیم. فرزندان ما در مواجهه با مشکلاتی در زندگی، دچار سرخوردگی میشوند و اگر اعتماد به نفس کافی نداشته باشند، دچار ضعف اراده و دلسردی از ادامه ی راه میشوند. در این مواقع به جای اینکه شروع به نصیحت های بیاثر کنیم می توانیم این تمثیل را به کار ببریم." عزیزم، تصور کن رودخانهی پرخروشی یا نه یک جوی آب کوچک در حال حرکت است. یک برگ درخت داخل آن میافتد. آیا آب از حرکت خود میایستد؟ هرچند هم برگ بزرگ باشد.آیا آب تلاش میکند آن برگ را به بیرون پرتاپ کند؟ یا نه اگر زباله ای داخل آن افتاد آیا آب رنگ و بوی آن زباله را میگیرد؟" با این مثال آرام آرام به او میفهمانیم که زندگی جاریست. مانند همان جوی کوچک باش همواره برو حتی با مشکلاتت را هم تلاش نکن از زندگیت حذف کنی، با آنها زندگی کن و جلو برو.
اما اگر فرزند در سن نوجوانی است باید با معرفی کردن و در اختیار قراردادن کتاب، او را راهنمایی کرد. نوجوان از حرف و نصیحتهای پیدرپی، یادآوریهای پشت سر هم و خلاصه از بایدها و نبایدها به شدت گریزان است. شیرینترین داروهای مشکلات اخلاقی - رفتاری نوجوان رفاقت با اوست.
در پناه خداوند مهربان، سربلند و سلامت باشید.