با سلام و آرزوی بهترین ها؛ امروز هم قصد داریم با مبحثی از مباحث شیرین فرزند پروری، خدمتتان باشیم.
همهی ما به عنوان یک مادر میخواهیم از همان اول، سفت و سخت پای آموزش فرزندمان بایستیم! این احساس قوی مادرانه تا جایی پیش میرود که حتی احساس میکنیم فرزند ما در حال بازی کردن ممکن است وقتش اتلاف شود و حتی به فکر آموزشهای خانگی میافتیم، حالا هر چه که میخواهد باشد، از الفبا و عدد گرفته تا مفاهیم ماورایی مانند خدا، فرشته، بهشت و....
اما بد نیست دو اصل مهم در آموزشهای قبل از 7 سال را بدانیم.
اول اینکه باید بدانیم که فرزند ما تا قبل از 7سالگی هیچ ادراک و فهمی از امور ماورایی مانند خدا، بهشت، فرشته و... ندارد، پس تلاش نکنیم آنها را با آب و تاب برای فرزندمان ملموس و پذیرفتنی کنیم. آنها برای این مفاهیم شبیهسازی میکنند، آن هم طبق آنچه تجربه کرده و دیدهاند. مثلا درک آنها از خداوند بزرگ و مهربان، انسانی با تمام صورتهای انسانی، ولی خیلی بزرگتر از انسانهای عادی و البته به مهربانی مادر است. یا تصور آنها از بهشت، جایی شبیه باغ زیبای پدربزرگ است که دیده است. بنابراین در 7 سال اول اصلا در مورد این موضوعات با فرزند خود گفتگو نکنید.پس در مقابل سوال و جواب های آنها چه کار کنیم؟ باید با یک جواب سَرسَری و یک جملهای،حواس او را پرت کنیم. مهمترین تکنیک آموزشی قبل از 7 سال، تکنیک حواسپرتی است! باور کنید پدر و مادر باید بسیار هنرمند باشند تا بتوانند حواس بچهها -آن هم از نوع امروزی- را از موضوعی پرت کنند، ولی باید ایمان داشته باشیم، خدا مارا هنرمندتر از آنچه فکر میکنیم آفریده است.
اما مورد دوم: بهترین برنامه برای فرزند، قبل از 7 سالگی، بازی و بازی و بازی است. البته آن هم بازی در اصل خودش. نه اینکه بیاییم و مفاهیمی چون خدا و فرشته و بهشت و جهنم را در آن بگنجانیم تا به خیال خودمان بازی جنبه ی آموزشی بگیرد و در کنار بازی مفاهیم دینی هم منتقل شده باشد! درست است که در7 سال اول، یادگیری و آموزش در قالب بازی صورت میگیرد، اما دقت فراوانی برای انتخاب این نوع آموزشها و مفاهیم و نیز قالب و ساختار بازی باید صورت بگیرد.
در بازی است که فرزند رشد جسمی، ذهنی، عاطفی واجتماعی پیدا میکند. کودک ما باید در 7 سال اول هر قدر که میتواند تجربه کسب کند. از هر چیزی که در اطراف او وجود دارد، رمزگشایی کند، برای آنچه میبیند مساله تعریف کند و ماهرانه و با خلاقیت خودش آنها را حل کند، البته نه با دخالتهای دلسوزانهی بزرگتر ها. احتمالا این قسمت از متن را مادران مهربانی که با صحنههایی شبیه این صحنهها روبرو شدهاند بهتر درک می کنند: صحنهی باز بودن درب کابینتها و کُن فیکون شدن وسایل داخل آنها، حبوبات با یکدیگر ترکیبشده، وسایل برقی اوراق شده و صحنههایی نظیر آن که بسته به هوش، خلاقیت و البته دسترسی فرزند آنها به آن وسایل ممکن است اندکی متفاوت باشد.
اما باور کنید مادر خوب و دانا، مادری است که خونسردی خودش را حفظ کند(این کار نیاز به تمرین و مراقبات زیاد دارد!) و با آرامش اجازه دهد فرزندش در میان وسایل خانه خودش اسباببازیش را پیدا کند. این یک اصل تربیت اسلامی ثابت شده است که: کودکانی که در هفت سال اول زندگی بیشترین تجربه ها را داشته باشند، در هفت سال دو م که سن آموزش است، بهترین یادگیری ها دارند. حدود67 درصد یادگیری کودکان، از طریق چشم و دیدن است. و این خود گواه بر این موضوع است که با چشم خود دیدن و با دستان خود تجربه کردن، بهترین راه نهادینه کردن یک موضوع است.حالب است بدانیم انسان به طو متوسط در طول زندگی خود 32 میلیون تصویر را در ذهن خود ذخیره می کند که محال است دایرهی لغات ما به این تعداد برسد و ما قادر باشیم این تعداد کلمه را در ذهن خود انباشت کنیم.
اما مرز اجازه دادن به فرزند، برای کنکاش در وسایل خانه؛ باید با توجه به این 3 اصل، کودک را در استفاده از وسایل خانه آزاد گذاشت: 1.به وسیله ای که دست زده است آسیب نزند. البته اینجا برخی احتمالها را در نظر نمی گیریم. مثلا کودک، یک قابلمه ی استیل یا آلومینیوم برداشته است و احتمال میدهیم اگر خیلی محکم آن را به زمین بزند، آن قابلمه کج میشود. این احتمالها قابل اهمیت نیستند. ولی در مورد ظرف شیشهای که با ضربهی کوچک هم میشکند، نباید اجازه داد کودک به آن دست بزند.
2.آن وسیله به کودک ما آسیب نزند. مثل چاقو که فرزند به آن آسیبی نمیرساند ولی آن چاقو ممکن است به فرزند ما آسیب برساند.
3.وسیلهای که کودک با آن به دیگران آسیب برساند. اینجا هم مثال چاقو ملموسترین گزینه است.
اما در آخر هم باز این نکته را بیان میکنیم که اگر فرزند خوب و باهوش میخواهید، فرزندی که در آینده خانم یا آقای فهمیده و با ادب و متانت باشد، اجازه دهید، در کودکی خودش، کودکی کند. به نقل از یکی از بزرگان،اجازه دهید کودکتان خوب بخوابد، خوب بخورد و خوب بازی کند. الزاما هم نباید هر روز داخل اسباببازی فروشی باشید. برای کودک 4 ساله فقط و فقط 4 نوع اسباب بازی کفایت میکند، مثلا یک عروسک، یک ماشین، مهرهها یا مکعبهای خانهسازی، و یک سرویس ابتدایی وسایل آشپزخانه. کودک با کم بودن اسباببازیها فرصت به کار انداختن ذهن و خلاقیت خود را پیدا میکند و خود دنبال اسباببازی و سرگرمی در محیط خانه میگردد. وقتی قفسهی اسباببازی فرزند ما پر از اسباببازی های رنگارنگ و خوش سر وصدا شد، کودک ما فقط فرصت به هم ریختن آنها را دارد نه بازی با آنها. البته برای کودکان زیر 1.5 سال که نمیتواند به تنهایی در منزل سرگرم شود، اساب بازی ای که توان حرکتی او را زیاد کند، مناسبتر است.
البته تجربهی شخصی بنده نشان داده است که کودکان نسل جدیدِ امروزی، از 6 ماهگی،قابلیت و توانایی کافی در جستجو، یافتن و از دور خارج کردن وسایل منزل را دارند!
در پناه خداوند مهربان، پیروز و سربلند باشید.