خانواده موفق یعنى تپیدن یک قلب در سینه همه
اعضاى آن، یعنى روحى مشترک در چندین کالبد که باعث مىشود همگام و همراه
یکدیگر به سمت کمال ره بپیمایند. در این خانواده، وحدت، هماهنگى و انسجام
اهمیت بسیار دارد، تفرقه جایى ندارد و کارها با شور و مشورت سرانجام مىگیرند. براى داشتن یک کانون گرم و موفق باید قدم اول را درست برداریم و
آن انتخاب همسر با ملاک هاى اسلامى است که مهمترین آنها، ایمان و باورهاى
صحیح، حسن خلق، تقوا و سلامت جسمى و روانى است. در این صورت است که مىتوان
به داشتن خانوادهاى موفق امید وار بود.
معیار قرآنى خانوادههاى موفق در آیه ۲۱ سوره روم ذکر شده است که مى
فرماید: « و من آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجا لتسکنوا إلیها و جعل
بینکم مّودّة و رحمة إن فى ذلک لایات لقوم یتفکرون.»
از همین آیه ابن سینا سود جسته و اساس توفیق هر خانواده را بر چهار رکن
«آرامش و سکون، عشق، رحمت و اخلاق» مىداند. از این رو خانوادههایى که سنگ
زیربناى زندگى خود را بر پایه ارکان یاد شده بگذارند موفق محسوب مىشوند. از دیگر ویژگىهاى خانواده موفق مىتوان به این نکات نیز اشاره
کرد: خانوادهاى که از عواطف و اخلاق و دیانت اشباع شده و بسترى گردیده
باشد براى رشد معنوى اعضاى آن، زمینه اى براى بروز پاکى و عدالت هم در بین
اعضاى خود و هم در سطح اجتماع خواهد شد. انعطاف پذیرى، گذشت و قدردانى از زحمات
یکدیگر، از دیگر مشخصههاى بارز خانوادهها ست. به طور کلى معیارهاى
قوام و پایدارى یک زندگى و به تبع آن، توفیق در زندگى مشترک را مىتوان در
شش اصل خلاصه کرد: نخست اصل «تفاوت میان زن و مرد»، چرا که اطلاع از کم و
کیف این تفاوت ها راهگشاى زندگى است و خوشبختى تمام اعضاى این کانون مقدس
را تأمین مىکند. در پرتو همین دریافت، احترام به آنها که پدید آورنده اصل
دوم است دیده مىشود و اصل یاد شده «تعاون در خانواده» مىباشد، بخصوص آن
که در پى خود «گذشت و ایثار» که اصل سوم است، نیز وجود داشته باشد.
همچنین در مثلث مذکور «تفاوت، تعاون و گذشت» نقش اساسى در «تفاهم» به عنوان
اصل چهارم و اساسى بین اعضاى این جامعه کوچک و ایجاد «توازن» (اصل پنجم) در
زندگى خانوادگى دارد. از این رو، هر خانواده با گذر از این مراحل است که
در مىیابد «تبادل اندیشه» به عنوان اصل ششم در توفیق خانواده چه تأثیر
عظیمى در بهبود روابط خانوادگى دارد.»
در یک خانواده مطلوب و موفق اسلامى سلسله مراتب به خوبى رعایت مىشود؛ پدر و
مادر اقتدار ویژهاى دارند و فرزندان در نوجوانى و حتى میانسالى احترام
خاصى براى والدین قائلند. بین زن و شوهر نیز احترام و اقتدار شوهر پذیرفته
شده و زن در مواردى مىپذیرد که مرد تصمیم نهایى را بر عهده داشته باشد. در
منظومه زن و شوهرى، وظایف به خوبى انجام مىشود و مودت و رحمت بین زن و
شوهر برقرار و نیازهاى عاطفى دو طرف مورد توجه است. والدین با شور و شوق به
وظایف خود عمل مىکنند و بر ارزش وظایف خود آگاهند.
خ.حسینی