این مطلب را از مجلهی معرفت، شماره75 و از مقاله جناب آقای مقدسیپور برایتان انتخاب کردهام، امیدوارم راهگشا واقع شود.
در رابطه با چگونگی آموزش مفاهیم دینی به کودکان اختلاف نظرهایی وجود دارد. گروهی معتقدند پیش از بلوغ نباید به کودک آموزش دینی داد و گروهی عکس این نظر را معتقدند. از نظر اسلام، به ویژه براساس سیره و رهنمودهای معصومان علیهم السلام ، آموزش مفاهیم دینی از هنگام تولد شروع می شود و آموزش در دوره کودکی پایه و اساس در دوره های دیگر است.
از طرفی، آموزش صحیح و مؤثر بدون در نظر گرفتن توانایی
ذهنی کودک مطلوب نیست و ممکن است کودک را نسبت به یادگیری
دلسرد و یا در یادگیری او اختلال ایجاد نماید. از این رو، آموزش مفاهیم دینی
به کودکان گرچه امری بسیار مقدس و والا است، اما موفقیت درآن، در گرو آگاهی و
شناخت اصول و روش های آموزشی متناسب با آن است. به فرموده امام امیرالمؤمنین علیه
السلام هیچ حرکتی نیست مگر این که انسان در به انجام رساندن آن نیاز به شناخت و
آگاهی دارد: «ما مِن حَرَکة اِلاَّ وَ اَنتَ مُحتاجٌ فیها الی مَعرِفَه.»
آموزش مفاهیم دینی نیز مانند هر علم دیگری نیاز به
شناسایی و به کارگیری اصول و روش های صحیح، کارآمد و مؤثر دارد. بنابراین، همان
گونه که شناخت خصوصیات و توانایی های کودکان در بهینهسازی آموزش
مفاهیم دینی امری مسلم است، شناخت اصول و روشهای مربوط به آموزش مفاهیم دینی کودکان
دبستانی نیز ضرورت دارد.
بدین ترتیب، اگر آموزش مفاهیم دینی کودکان
بدون توجه به اصول و روش های صحیح آموزشی انجام پذیرد، مصداق این سخن امام صادق
علیه السلام خواهد بودکه: «اَلعامِلُ عَلی غَیرِ بَصیَرة کَالسَّائِرِ عَلَی غَیرِ
الطَّریقِ لایَزیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ الاَّ بُعدا»؛ کسی که بدون بصیرت
دست به انجام کاری میزند، مانند رونده در بیراهه ای است که هرچه سرعتش بیشتر
باشد، از مقصد دورتر خواهد شد.
بنابراین، آنچه باید بدان توجه داشت و این نوشته نیز درپی
آن میباشد، این است که درک و برداشت کودک از مفاهیم دینی با
بزرگسالان یکسان نیست؛ آنان در حد ظرفیت ذهنی خود مطالب دینی را میفهمند و
برآن اساس، جهانبینی خود را میسازند.
با توجه به سخن رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله که
فرمود: «ما پیامبران موظفیم با هرکس مطابق درک و فهم او صحبت کنیم»، اگر
آموزش مفاهیم دینی برای دانش آموزان دوره ابتدایی به گونهای حساب شده
صورت نگیرد، نه تنها از تأثیرات سازندهای برخوردار نمیگردد، بلکه میتواند
پیامدهای زیانباری به دنبال داشته باشد.
مفهوم
شناسی واژه های کلیدی
اصول
مقصود از اصول در
این بحث عبارت است از قواعد و دستورالعملهای کلی مبتنی بر تعالیم دینی،
پژوهشهای روانشناسی و نظریات دانشمندان تعلیم و تربیت.
روش
روش در اصطلاح به
معنای «راه انجام هرکاری» است. از این رو، روش تدریس نیز عبارت از راه منظم، با
قاعده و منطقی برای ارائه درس می باشد. مقصود از روش دراین بحث
عبارت است از ساز و کارها و شیوههای ایجاد یا دگرگونسازی رفتار و ویژگیهای کودک که در مقایسه با اصول مشخصتر و کاربردیتر است.
آموزش
مؤلف محترم کتاب
روان شناسی پرورشی در تعریف آموزش مینویسد: «آموزش عبارت است از فعالیتهایی که
به منظور ایجاد یادگیری در یادگیرنده، از جانب آموزگار یا معلم طرحریزی می شود و
بین آموزگار و یک یا چند یادگیرنده به صورت کنش متقابل جریان مییابد.» بنابراین،
آموزش به عنوان وسیله و زمینه ساز پرورش است که بیشتر دربعد شناختی وذهنی مطرح می
باشد.
مفاهیم دینی
محتوای دین اسلام به سه بخش تقسیم میشود: اعتقادات، اخلاق و احکام (قوانین).
منظور از آموزش
مفاهیم دینی همان مفاهیم اعتقادی دین اسلام است؛ زیرا مفاهیم
اعتقادی که بنابر عقیده تشیّع عبارت است از توحید، عدل، معاد، نبوت و امامت در
حقیقت، پایه و اساس معارف اسلامی را تشکیل میدهند؛ آموزش آن ها به کودکان
دبستانی از آموزش سایر معارف اسلامی مشکل تر به نظر میرسد. از این رو، ضروری است
که توجّه بیش تر خود را به شناسایی اصول و روشهای مناسب در آموزش مفاهیم اعتقادی
به کودکان اختصاص دهیم.
ویژگی
های کودکان دبستانی
شناخت صحیح
استعدادها، توانایی ها، کاستی ها، نیازها و نیروهای جسمانی و روانی کودکان در
مراحل مختلف سنی از عوامل بسیار مهم و کارساز امر آموزش و پرورش به شمار میآید.
نخستین ویژگی کودکان دبستانی این است که نوآموز سال اول دبستان از هر حیث با
نوجوان دبیرستانی تفاوت دارد. بر این اساس، در این پژوهش به بررسی و شناسایی بخشهایی از توانشهای شناختی کودکان دبستانی خواهیم پرداخت که ارتباط بیشتری با
آموزشپذیری مفاهیم دینی این دوره دارد.
کودکان در این
دوره از نظر احساسات و عواطف بیشتر به بزرگسالان شباهت دارند، ولی در تفکراتشان
با آنان بسیار متفاوت هستند. در این دوره هرچند از سرعت رشد بدنی کاسته میشود،
اما رشد عقلی همچنان به سرعت دوره قبلی (در جهت آشنایی با مفاهیم گوناگون) ادامه
مییابد، حتی اندیشه و استدلال پیشرفت بیشتری دارد. آشنایی کودک با مفاهیم
نگهداری ذهنی، از جمله نشانههای روشن رشد عقلی کودک در این دوره میباشد. منظور از نگهداری ذهنی این است که اگر ظاهر اشیای خارجی (از جهات مختلف)
تغییر کند، وضع آنها در ذهن کودک ثابت می ماند و او چنین تشخیص می دهد
که این اشیای به ظاهر تغییر کرده، همان اشیای سابق هستند و فرقی نکرده اند.
یکی از اساسیترین ویژگیها که میتواند درآموزش مفاهیم دینی به ما کمک کند وجود
گرایش دینی و میل به سوی امور مذهبی در کودک است. ما معتقدیم،
مفاهیم اساسی دین اسلام، از قبیل اعتقاد به خدا و دین، اموری هستند
که با سرشت اولیه و دستنخورده کودک، و به تعبیر قرآنی، با فطرت او سازگار
است. علاقهمندی کودک به دین و خدا اکتسابی نیست، بلکه این
علاقه در درون او وجود دارد و در سنین پس از بلوغ به شکوفایی آشکار می رسد.
کودک فطرتی
خدا آشنا دارد، تعلیم و تربیت در اصل عهدهدار رشد و شکوفایی و تقویت این گرایشهای فطرتی است و معلم پرورش دهنده آن هاست. در این زمینه، به فرمایش پیامبر گرامی
اسلام صلی الله علیه و آله اشاره مینماییم که فرمود: «کل مولود یولد علی الفطرة
حتی یکون ابواه یهودانه و ینصرانه»؛هر نوزادی با فطرت خدایی به دنیا می
آید و این پدر و مادر او هستند که او را از مسیر فطرت سلیم خود منحرف ساخته، یهودی
یا نصرانی می سازند.
در مطلب آینده به اصول مهمی که در آموزش مفاهیم دینی به کودکان باید مورد توجه قرار گیرد، میپردازیم.
در پناه خدا